نوژانوژا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

برای نوژاجونم

36ماهگی وحواشی این روزای ما

خیلی دلم واسه نوشتن تنگ شده فرصتی واسه نوشتن برای تو واز تو ندارم چون واقعا خسته میشم و همیشه خوابم میاد ازبس که دیر میخوابی شبا تا ساعت 1:30 بیداری و با زور شونصدتا قصه ودرآخر دعوای من میخوابی .عزیزکم هنوز بعداز 3 سال از زمان تولدت باسرکار رفتن من مشکل داری.بیشتر میخوای منو ببینی ومن از پیشت تکون نخورم .دلم ریش میشه وقتی میگی نری سرکار آخه من تنها میشم  ولی عزیزکم بدون که سرکار رفتن من برای آیندمون بهتره درسته اذیت میشی ولی بالاخره باید بفکرآینده هم بود. شیرین زبونم دختر خوبم روزامون حسابی برنامه ریزی داره.5شنبه تا یکشنبه خونه ی مامان فاطمه هستیم 1شنبه شب با عزیز میایم خونمون تا 4شنبه هستیم .دوشنبه دیدن سی دی و تی وی 3شنبه ح...
24 شهريور 1393
1